هاشمیان: می خواستم بروم چون انگ کم کاری می زدند، 20 ماه است پول نگرفته ام، با قلبم کار می کنم
به گزارش وبلاگ عصر نو، می گوید 20 ماه است که حقوق نگرفته اما برای تیم ملی با قلبش کار می نماید؛ ترکیب فوتبال ایرانی با تجربه آلمانی از وحید هاشمیان، مردی ساخته که می گردد حرف هایش را جدی گرفت و به موفقیت تیم ملی با حضورش امیدوار بود.
به گزارش وبلاگ عصر نو، کسانی که وحید هاشمیان را می شناسند، می دانند که دیدن شرایط آشفته تیم ملی در دوران مارک ویلموتس و مربیگری او در تیم ملی چقدر برایش اذیت نماینده بوده که قصد داشت همه چیز را رها کند و عطای کار را به لقایش را ببخشد اما او بعد از 20 ماه کار بدون مزد و مواجب، همچنان از امید به پیروزیت در آینده سخن می گوید.
ملاقاتمان را از صبح هماهنگ نموده ایم و قرار است بعد از انجام ماموریت های روزانه خود در تیم ملی، راهی وبلاگ عصر نو شود. مطابق معمول از رانندگی در تهران پرهیز کرد و به همراه یکی از دوستانش وارد ساختمان خبرگزاری می شود. چندین مرتبه حضور در وبلاگ عصر نو از دوران بازیگری در فوتبال آلمان تا همین چند سال پیش، موجب شناخت کامل او نسبت به فضای ساختمان شده و می داند از کدام راستا باید برود که به اتاق مصاحبه برسیم. از همان ابتدا که او را می بینیم، به گرمی مشغول احوال پرسی می شود. ظاهرش مانند همواره مرتب و منظم و بدون هر گونه تجملی است و با ما هم راستا می شود و گفت وگو از همان جا آغاز می شود.
دیدن وحید در قامت مربی تیم ملی فوتبال، با توجه به سبک سیاق او در دوران بازیگری و به طور کلی اصول رفتاری او در زندگی که به نظم، انضباط و سخت کوشی شهره است، برایمان خوشایند است. اهل خاطرات دور و دوستی های قدیمی است. قبل از هر سخنی یادی از سال های گذشته و وبلاگ عصر نو و دبیران وبلاگ عصر نو می نماید و سراغی از آن ها می گیرد. می گوید او در وبلاگ عصر نو از وبلاگ عصر نو و دبیران داخل سالن قدیمی تر است تا حال و هوای جدی اتاق عوض شود.
ملاقات با هاشمیان با لغو مسابقات تیم ملی در انتخابی جام جهانی همزمان شده و گویا قرار نیست روزهای نگرانی طرفداران از سرنوشت تیم ملی در این مسابقات، پایان یابد و هر بار چند ماهی عقب می افتد و ما هم بحثمان را از همین نقطه آغاز می کنیم:
- مسابقات انتخابی جام جهانی به تعویق افتاد و با توجه به برنامه جدید مسابقات از جمله فشردگی بازی ها و بازی با بحرین در هفته هشتم، به نظرم ایران از این موضوع بیشتر متضرر شده است.
اسکوچیچ و خراطی (رئیس دپارتمان تیم های ملی) به صورت آنلاین جلسه ای با کنفدراسیون فوتبال داشتند و تا جایی که شیندم آقای اسکوچیچ قصد داشت تغییری در برنامه بدهد اما الان کرونا شرایط خاصی را در جهان به وجود آورده است و آسیا نسبت به اروپا عقب تر است چون مسابقات لیگ قهرمانان و مقدماتی لیگ ملت ها برگزار شده ولی در آسیا این تغییرات به وجود آمده است.
واقعیت این است که دو ملاقاتی که مقابل بحرین و عراق باختیم، به خودمان باختیم نه به این دو تیم.طبیعتا تغییرات برای ما خوب نیست اما هشت گروه دیگر هم هستند که شامل این اتفاقات می شوند. ما در سه بازی میزبان و مقابل کامبوج هم مهمان هستیم و هنوز انتخاب میزبان تعیین نیست. فدراسیون فوتبال ایران سعی و کوشش می نماید که این میزبانی را بگیرد اما همه تیم ها درخواست داده اند. قوانین و پروتکلی به کشورها ارسال می شود که شامل هتل مناسب و ... است و در نهایت فکر می کنم 25 اسفند میزبان ها انتخاب می شود. امیدوارم این میزبانی نصیب فدراسیون فوتبال شود.
به نظرم آسیا نسبت به اروپا ضعیف عمل نموده است. اگر کرونا بد است، چرا اجازه دادند بازی محبت آمیز داشته باشیم؟ چرا همان موقع با ازبکستان بازی کردیم؟ به نظرم باید در مهر و آبان انتخابی جام جهانی برگزار می شد. تصمیمات چند وقت گذشته هم شبهه انگیز است. الان هم تضمینی ندارد که چهار ماه دیگر بتوانیم بازی کنیم. اگر کرونا خطرناک است، چرا در فروردین فیفا دی داریم؟ بازی محبت آمیز و رسمی از نظر برگزاری فرقی نمی نماید.
امیدوارم فدراسیون فوتبال بجنگد و این میزبانی را بگیرد. ما دو استادیوم و زمین تمرین داریم. اگر ایران کوشش کند و AFC هم واقع بینانه تصمیم بگیرد، ما به علت داشتن سه بازی داخل خانه، مستحق میزبانی هستیم. امیدوارم بازی ها حتی اگر بدون تماشاگر است، در ایران باشد.
- اگر میزبان نشویم، کار تیم ملی سخت است.
باید بازی های خودمان را ببریم. دو بازی که باختیم به خودمان باختیم. ما بازیکنان خوبی داریم. بازیکنان ما واقعا بازیکنان با استعدادی هستند و حقشان است که جام جهانی را ببیند. بازیکنان ایرانی به حدی قوی و پراراده هستند که در هر نقطه آسیا بازی بگذارند ما رقبای خودمان را می بریم. مربیان هم سخت کار می نمایند و کار را جلو می برند. امیدوارم رئیس زودتر شخص شود و فوتبالی ها یا کسانی با تخصص فوتبالی وارد شوند.
تا به حال، 20 ماه است که حقوق نگرفته ام اما چون ایرانی هستم صلاح می بینم حاشیه درست نکنم.
امیدوارم مطبوعات کنار تیم ملی باشند. در انتخابی جام جهانی 2006 شرایط تیم ملی خوب نبود و ما در حال حذف شدن بودیم. آن زمان دو بازی خارج از خانه قطعی داشتیم. مطبوعات و مردم همدل شدند و ما صعود کردیم. الان باید اختلاف سلیقه ها را کنار بگذاریم و پیروز شویم. امیدوارم همدلی و همبستگی خوبی به وجود آید و مسئولان کشور و رئیس فدراسیون کوشش نمایند.
- اگر چه کرونا برای همه کشورها یکسان بوده اما امیدوار بودیم امتیازهای از دست رفته مقابل بحرین و عراق را با حضور طرفداران در بازی برگشت جبران کنیم.
الان کل جهان با این شرایط غیرعادی روبرو شده است. اگر ما در تهران هم میزبان باشیم فکر نمی کنم 80 هزار نفر در استادیوم باشند. ما هنوز هم میزبانی را از دست نداده ایم. فدراسیون باید کوشش کند و میزبانی را بگیرد. ما هم درخواست داده ایم و اولویت با تیم ملی ایران است. هنوز تعیین نشده چه تیمی میزبان است. باید ببینیم کدام کشور میزبان می شود و بعد درباره شرایط موجود تصمیم گیری کنیم.
- نگرانی در جامعه درباره تیم ملی زیاد است. شما و آقای اسکوچیچ درباره بازی با بحرین و عراق چه فکر می کنید؟ دغدغه هایی درباره بازی های مقابل بحرین و عراق وجود دارد؛ به خصوص که ایران سال هاست عراق را نبرده است.
واقعیت این است که دو ملاقاتی که مقابل بحرین و عراق باختیم، به خودمان باختیم نه به این دو تیم. ما به مسائل خودمان، اتفاقات و ... باختیم. همه شرایط دست به دست هم داد تا بازنده باشیم. به این خاطر فکر می کنم قابلیت بازیکنان و تیم ملی بسیار بالاتر است و در هر نقطه از آسیا به حدی توانایی داریم که تیم ها را ببریم. بارها این موضوع را ثابت نموده ایم.
تا بازی با کامبوج همه چیز خوب بود اما شرایط تیم ملی مانند هوایی بود که ناگهان به آسمان ابری و بارانی تبدیل شد و همه چیز به هم ریخت.
دوست داران فوتبال خیلی نگران هستند. طبیعتا ما (کادر فنی) تمام سعیمان را می کنیم، بازی ها را می بینیم و آنالیز می کنیم که بهترین نفرات را به تمی ملی دعوت کنیم. یک چیزی که همواره در فوتبال ایران وجود داشته، کارهای غیرممکن را در شرایط سخت انجام می دهیم. ما تجربه بازی با استرالیا را داشتیم که 2 بر 2 کردیم و به جام جهانی رفتیم. در انتخابی جام جهانی 2006، دو بازی سخت با اردن و قطر داشتیم و شرایط پیچیده شده بود ولی بازی ها را بردیم و صعود کردیم. در دور بعد که تیم ها سخت تر بودند، راحت تر بازی کردیم. در 2014 هم همینطور بود. باید قطر و کره جنوبی را می بردیم که به جام جهانی صعود کنیم. وقتی نگاه کنیم، ایران همواره با سختی به جام جهانی رفته است. به این خاطر به عنوان کادر فنی بسیار امیدوار هستیم؛ به این دلیل که بازیکنان توانمند و قدرتمندی داریم و این بازیکن به جز پیروزی به چیز دیگری فکر نمی نمایند. آن دو باخت یک حادثه بود و شرایط خاص تیم ملی هم مطرح بود. من و کادرفنی بسیار امیدوار هستیم.
- فارغ از مساله فنی، روحیه خوبی در تیم ملی حاکم است. از نظر جنگندگی میان بازیکنان همدلی حکم فرماست.
به نظرم در این دو بازی که کردیم چیزی که تعیین بود تیم بازی می نماید بای گروهی انجام داد. برنامه دفاعی و حمله تعیین بود و همدلی هم بود. در این دو اردو بازیکنان با شادابی و نشاط آمدند. مصمم بودند. مطمئنم از این دو بازی که انجام دادیم نکات مثبتی گرفتیم و خارج از فوتبال همدلی بود. که در تیم به وجود آمد و با همین فرایند بسبار امیدوارم و صعود از این دور را مثبت می بینم.
- در دوران سرمربیگری کادرلوس کی روش، روحیه جنگندگی در تیم ملی بالا بود اما با حضور ویلموتس به علت برخی مسائل و اختلاف نظرها این قضیه در تیم ملی کمتر دیده می شد. با گذشت زمان و آمدن اسکوچیچ شرایط بهتر شده است؟
اگر بازی با بحرین 10 بار دیگر هم تکرار می شد، آن ها نمی توانستند ما را ببرند.
اگر بخواهیم درباره تیم ملی در زمان ویلموتس صحبت کنیم باید به بازی با سوریه در تهران برگردیم. اگر خاطرتان باشد سوریه را 5 بر صفر بردیم. در صورتی که با همین تیم در بازی های قبل مشکل داشتیم. با کره جنوبی بازی کردیم و به گفته مطبوعات کره، ایران یکی از تیم هایی بود که به این تیم فشار آورد. بازی با هنگ کنگ را بردیم و کامبوج را هم 14 بر صفر شکست دادیم. تا آن زمان همه چیز خوب بود اما مانند هوایی بود که ناگهان به آسمان ابری و بارانی تبدیل شد و همه چیز به هم ریخت. فکر می کنم در بازی با بحرین مسائل فنی داشتیم اما اگر توپ حاج صفی در دقیقه 17 تبدیل به گل می شد، بحرین برنامه دیگری نداشت که بخواهد به ایران فشار بیاورد. اگر 10 بار دیگر بازی با بحرین تکرار می شد، آن ها نمی توانستند ما را ببرند.
قبل از بازی با عراق 9 روز وقت داشتیم که درگیری هایی شکل گرفت و آقای ویلموتس گفت به ایران نمی آیم و بعد پولش را گرفت و گفت می آیم. وقتی بازیکنان این شرایط را ببینند طبیعتا روی روحیه تیم تاثیر می گذارد. ما چهار روز بیشتر وقت نداشتیم تا هماهنگی ایجاد کنیم. ما آن دو بازی را به قدرت رقبا نباختیم و به خودمان باختیم. البته بدشانس بودیم و اشکلات فنی هم وجود داشت. اگر ویلموتس بازی های لیگ را می دید، تصیمات بهتری می گرفت. صد درصد دوری از ایران روی عملکرد کادر فنی تاثیر گذاشته بود.
- در حال حاضر می بینیم که کادر فنی مدام در حال تماشای مسابقات هستند و هر روز در کمپ تیم های ملی کار می نمایند. دقیقا می گویید چه فرآیندی طی می شود که تیم ملی آماده بازی های بعد شود؟
ما چندین بار خودمان را آماده و برای بازی ها برنامه ریزی کردیم. این دفعه سوم است که مسابقات لغو می شود. خیلی سخت است که مرتب آماده شویم و قبل از بازی، همه چیز از بین برود و دوباره از اول آغاز کنیم. کاری که به طور روزمره انجام می دهیم، تماشای بازی های لیگ است. مثلا امکان دارد ساعت سه ظهر در استادیوم دستگردی باشیم و بلافاصله به آزادی برویم و بازی بعد را ببینم. با توجه به شرایط کرونا که سفر کردن سخت شده، سعی می کنیم تا جای ممکن تعدادی از بازی ها را از نزدیک تماشا کنیم. روز بعد از مسابقات هم اسکوچیچ تقسیم کار می نماید و بازی های باقی مانده را می بینیم.
شرایط بازیکنان ملی پوش را آنالیز می کنیم. بازیکنانی هم هستند که پتانسیل دعوت به تیم ملی را دارند و شرایط آن ها را آنالیز می کنیم. بخشی از کارمان هم دیدن بازی بازیکنان خارجی است. مربی دروازه بان ها بازی بیرانوند و عابدزاده را می بیند. کار ما رصد شرایط کیفی بازیکنان است. آنالیز می کنیم که چه کسانی می توانند در تیم ملی بازی نمایند. همزمان تاکتیک تیم ها را می بینیم که بازیکنان ما چطور عمل نموده اند. درباره آینده تیم جلسه می گذاریم. از چند ماه پیش یک سری از بازی های رقبا را آنالیز نموده ایم اما از بازی های رسمی ما چندین ماه گذشته است. عراق چندین بازی محبت آمیز هم داشت. به همین خاطر بازی های محبت آمیز رقبا را ملاحظه و تجزیه و تحلیل می کنیم.بعد از بازی با عراق می خواستم با تیم ملی همکاری نکنم. شرایطی را می دیدم که احساس کردم کوشش می کنم و وقت می گذارم اما دوست ندارم ننگ کم کاری و حضور نداشتن در ایران به من بخورد.
- نسبت به دو فهرست بازیکنان دعوت شده به تیم ملی نقدهای وجود داشت. حضور نداشتن برخی از بازیکنان یا دعوت شدن از چندین نفر شائبه هایی درست کرد. بعدا اسکوچیچ درباره نقدها گفت احتیاجی ندارم بازیکنانی را که قبلا امتحان داده اند، مجددا امتحان کنم.چطور شد که رضاییان یا غفوری دعوت نشدند و در عین حال مجتبی نجاریان، مهدی شیری و ... دعوت شدند و حتی سیامک نعمتی هم در پست دفاع راست به کار گرفته شد؟ در ارتباط با دعوت از بازیکنان چه رویکردی وجود داشت؟
بعد از بازی با عراق، فاصله زیادی بین بازی های ما افتاد و بعد از حدود یک سال با ازبکستان و بوسنی بازی کردیم. اسکوچیچ و ما سعی کردیم به بازیکنانی که شاید تا حالا به تیم ملی دعوت نشده بودند، شانسی بدهیم که دیده شوند. در پست های مختلف که احساس کردیم احتیاج به آنالیز و دیدن بازیکنان جدید دارد، بازیکنانی را دعوت کردیم که در این بازی های محبت آمیز محک بخورند. کوششمان تا بازی های رسمی این است که بهترین لیست را معرفی کنیم. بهترین لیست هم همواره بهترین ها نیستند. مثلا در جام جهانی 2006 ما یکی از بهترین تیم های ایران از حیث بازیکن بودیم اما از نظر تیمی بهترین تیم ایران نبودیم اما در 2014 مقابل آرژانتین از نظر تیمی یکی از بهترین تیم های ایران بودیم. البته بازیکنان خوبی در این تیم بودند.
ما در حال آنالیز بازیکنان جوان هستیم. بازیکنان جوان خود را در بازی های محبت آمیز نشان می دهند و از طرفی در بازی محبت آمیز مقابل بوسنی و ازبکستان چندین سیستم مختلف اعم از 2-4-4 لوزی، 1-2-4-3 و ... اجرا شد تا ببینیم بازیکنان ما با کدام سیستم بهتر عمل می نمایند. همه این کارها برای بازی های رسمی است به این خاطر فکر می کنم تا بازی های اصلی تغییرات زیادی در تیم ملی داده شود. حالا هم که بازی ما در فروردین لغو شده، کار سختی است که بازی محبت آمیز پیدا کنیم و از این فرصت بهره ببریم.
از طرفی همواره و در همه زمان ها از لیست تیم ملی انتقاد وجود داشته است. همواره سلیقه های مختلف وجود دارد. هر کسی دوست داد خودش دعوت شود یا طرفدران یک تیم و بازیکن خاص دوست دارند بازیکن موردنظرشان دعوت شود. مهم ترین موضوع نتیجه گیری تیم ملی است. من هم فکر نمی کنم یک مربی آن هم در رده ملی آینده خود را به خطر بیندازد. رده ملی با باشگاهی فرق دارد. اگر در مسابقات باشگاهی شکست بخورید، وقت جبران دارید اما شاید در رده ملی با یک باخت برکنار شوید. هر مربی سعی می نماید بهترین بازیکنان را به تیمش دعوت کند. امیدوارم در آینده تیم ملی خوب و قوی داشته باشیم.
- قبلا بازیکنان ایرانی الاصل شاغل در اروپا هم در صورت داشتن عملکرد خوب به تیم ملی دعوت می شدند. چنین بازیکنانی را مدنظر دارید؟
بازیکنان را می بینیم و رصد می کنیم. چندین بازیکن هم هستند. به نظر شما بازیکنان ایرانی الاصل شاغل در اروپا که دعوت شدند، پیروز بودند؟
به ما می گویند خرداد بازی دارید اما شاید موج کرونای وحشتناک تری بیاید و همه چیز را بهم بریزد.
- قدوس، دژاگه، قوچان نژاد و ... بودند که عملکرد خوبی از خود نشان داده اند.
وقتی بازیکنی را به دعوت می کنید که در لیگ خارجی خود بازدهی خوبی داشته باشد. مثلا اگر قرار باشد بازیکنی در لیگ دسته دوم انگلیس هم ذخیره نشین باشد و به ندرت بازی کند، طبیعتا بازیکن داخلی ما بهتر است. بازیکنی مثل قوچان نژاد در هلند خوب بازی نموده بود. قدوس و باقی بازیکنان دیگر عملکرد خوبی داشتند. هر بازیکن خوبی که در خارج از کشور بدرخشد، قطعا به تیم ملی دعوت می شود. طبیعتا اگر بازیکنی کیفیت بالایی نداشته باشد، به نظرم چون بازیکنی صرفا در خارج از کشور بازی می نماید، لزومی ندارد به تیم ملی دعوت شود.
- اسکوچیچ می گوید دغدغه ای در بخش تهاجمی نداریم و نگرانی ما از بخش دفاعی است. تا قبل از این تصور بر این بود که تیم ملی مشکل دفاعی ندارد. حتی در دوره ویلموتس هم فدراسیون فوتبال مدام در حال شعار دادن بود که به سمت فوتبال تهاجمی می رویم. صحت کنونی اسکوچیچ متناقض از آن چیزی است که در گذشته مطرح می سد. شرح می دهید که ایران چه مسائلی در بخش تدافعی دارد؟
به نظر من تیم ایران حداقل در آسیا بهترین بازیکنان را دارد. اما به نظرم یک مقدار چرخه پرورش استعدادها در چند سال گذشته کم شده است. در سال های گذشته مداوم بازیکنان جدیدی به لیگ معرفی می شدند. احساس می کنم از سال پیش هنوز نتوانستیم جوانان مستعد را به فوتبال ایران عرضه کنیم. اکثرا همان بازیکنان قدیمی هستند. طبیعتا در یک سری پست ها سن بازیکنان بالا رفته و هنوز بازیکن جایگزین جوان نداریم. به همین دلیل شاید در یک سری بازیکنان محبت آمیز جوانایی در چند پست آزمایش شدند اما فکر می کنم در بیشتر پست ها بازیکن خوب داریم. طبیعتا خط حمله ما قوی است و بازیکنان مان در اروپا و در تیم های خود مهره کلیدی هستند. در برخی از پست های خط دفاعی بازیکنان خوبی داریم اما احتیاج به بازیکنان دیگری داریم که مسائل الان و آینده را رفع کند. بازیکنان ما از زمان کی روش و ویلموتس مانده اند و احتیاج به پوست اندازی داریم و باید به جای بایکنان فعلی، جایگزین هایی پیدا کنیم.
- مسائل مختلفی باعث خروج تعدادی از بازیکنان ایرانی و شاخص از لیگ ایران شده و از طرفی خارجی ها وارد نمی شود. الان شرایط فنی فوتبال ما چطور است؟ چه چشم اندازی را برای این فوتبال متصور هستید؟
کلا فکر می کنم در تیم های پایه آنطور که باید کار نمی شود. همواره اینطور بود که هر سال چندین بازیکن از جوانان و نوجوانان بالا می آمدند. اگر در فوتبال پایه خوب کار کنیم، پرورش بازیکن بهتر می شود و بازیکنان در لیگ و تیم ملی دیده می شوند. این چرخه در چند سال گذشته کمرنگ تر شده است.
این نظر شخصی من درباره لیگ است. شاید مربیان نظر دیگری داشته باشند. پارسال لیگ برتر به چندین تعطیلی و وقفه در مسابقات برخورد کرد. آغاز بازی ها با الکترونیکی کردن استادیوم ها بود. یک مدت به هوای آلوده برخورد کردیم و تا لیگ آغاز شد، کرونا شایع شد. اگر اشتباه نکنم تیم ها چندین بار بدنسازی کردند و لیگ خسته نماینده و فرسایشی شد. آغاز لیگ ایران در فصل جاری هم با تبعات پارسال بود. بازیکنان احساس می کردند خسته هستند و آسیب دیدگی رفته بود. تا هفته هشتم لیگ جذاب نبود و تیم ها شکل نگرفته بودند. نباید فراموش کنیم که نیمکت تیم ها هم با تغییر و تحول همراه بود. به جز پرسپولیس و فولاد همه تیم ها مربی خود را عوض کردند. از سوی دیگر بازیکنان مدنظر مربیان جذب نشده بود و زمان کافی برای آماده سازی نداشتند. این شرایط باعث شد که لیگ ما جذاب نباشد اما هر چه جلوتر رفتیم، لیگ ما پرگل تر شد. با این حال استعدادهای زیادی معرفی نشده و از این حیث ضعیف تر بودیم.
- علت همکاری شما با اسکوچیچ به خاطر قرارداد بود یا با مذاکراتی که داشتید به تفاهم رسیدید که می توانید ایده هایی خودتان را با حضور اسکوچیچ اجرایی کنید؟
قطعا وجود قرارداد دلیل همکاری ما نبود. هر مربی و سرمربی می خواهد پیروز باشد و نفرات مدنظر خود را دوست دارد. درست است قرارداد داشتم اما بعد از بازی با عراق می خواستم با تیم ملی همکاری نکنم. شرایطی را می دیدم که احساس کردم کوشش می کنم و وقت می گذارم اما دوست ندارم ننگ کم کاری و حضور نداشتن در ایران به من بخورد. بعد از بازی عراق شرایط عوض شد. تیم ملی ایران سه چهار ماه مربی نداشت. استعفای آقای تاج بود و شرایط شد که نزدیک بازی ها اسکوچیچ به عنوان سرمربی انتخاب شد. بعد از آن هم این اسکوچیچ بود که باید دستیارانش را تعیین می کرد. یک جلسه با هم داشتیم و درباره ادامه همکاری و سبک فکر کردن به فوتبال صحبت کردیم که ناگهان تمام بازی ها و برنامه ها بهم خورد و لیگ تعطیل شد و من به آلمان برگشتم. با آغاز مسابقات، به ایران آمدیم و الان هم با هم جلو می رویم.
ما بازیکنان خوبی داریم. بازیکنان ما واقعا بازیکنان با استعدادی هستند و حقشان است جام جهانی را ببیند. بازیکنان ایرانی به حدی قوی و پراراده هستند که در هر نقطه آسیا بازی بگذارند ما رقبای خودمان را می بریم.
- تصمیمتان برای رفتن از تیم ملی ناشی از بهم ریختگی در زمان ویلموتس بود؟
الان ویلموتس نیست و نمی توانیم فقط بگوییم او مشکل داشت. او در کشور و سبکی بود که حقوقش مرتب آمده است. کی روش و برانکو به علت حضور طولانی در ایران می دانستند که اگر حقوقشان هم دیر شود، ممکن است هفت، هشت ماه دستمزد خود را بگیرند و همه مربیان تا آخرین روز ایستادند. به نظرم بهتر بود که ویلموتس صبر می کرد تا بازی های تیم ملی برگزار شود و نتیجه می گرفت تا حاشیه ها به وجود نمی آمد. طبیعتا او پولش را دیر گرفته بود و مقداری ناراحتی داشت اما می توانست تا بازی با عراق بماند و بعد درباره ماندن یا رفتنش تصمیم می گرفت.
- نظم و انضباط در تیم ویلموتس فرو ریخت. این ها مسائلی بود که موجب تصمیم شما برای جدایی از تیم شده بود؟
مسائل دیگری وجود داشت. اعتقاد داشتم باید همه بازی ها را ببینیم. وقتی همه را می دیدیم اطلاعات ما قوی تر می شد. وقتی به فکر اطلاعات مان برمبنای چهار ماه قبل باشیم، ممکن است بازیکن ملی پوش با مسائل روحی و جسمی به تیم ملی بیاید یا حتی در بازی های اخیر خود اخراج شده باشد. ما نمی توانیم با ذهنیت قبلی تیم را آماده مسابقه کنیم. در این صورت تیم نتیجه نمی گیرد. باید هر روز شرایط بازیکن را بدانیم. نمی توانیم روی این ذهنیت که بازیکن در جام جهانی 2018 خوب بوده، مجددا او را انتخاب کنیم. احساس می کردم که اتفاقات خوبی برای تیم ملی ایران نمی افتد.
من یاری مربی تیم ملی ایران و یکی از مربیان ایرانی هستم. باید به تیم ملی یاری کنم، نه اینکه حاشیه درست کنم. 20 ماه است که حقوق نگرفته ام اما چون ایرانی هستم صلاح می بینم حاشیه درست نکنم. برخی مواقع شرایطی به وجود می آید که براساس شرایط خودمان مجبوریم جو را آرام کنیم. این موضوع به معنی محافظه کاری و حفظ موقعیت نیست. می خواهیم تیم ملی ایران از این گروه صعود کند. وقتی صعود کرد، همه می توانند حرف بزنند و انتقاد نمایند. به نظرم برخی ما مانند خانواده ای هستیم که هر اتفاقی را به همسایه نمی گوید و باید مسائل در داخل خانواده حل شود. به این خاطر شرایطی بود که روی نتیجه ندریافت مقابل بحرین و عراق تاثیر گذاشت.
- اشاره می کنید که باید مسائل را در خانواده حل کرد اما گاهی مواقع کسی که مسئولیت دارد به وظیفه اش عمل نمی نماید. کی روش در روبروه با این شرایط مسائل را به مردم می گفت و هجمه طرفدار به مسئولان هم جواب می داد. همچنان بر این نظر هستید که به وسیله گفت و گو با مدیر، مسئول و سرپرست، مسائل را حل کنید یا می خواهید طرفداران را در جریان بگذارید؟
در شرایط فعلی ما چندین اتفاق رخ داد. الان یک سال و سه ماه است که رئیس فدراسیون نداریم. کسانی که هستند کوشش می نمایند اما کسی که رئیس باشد تمام مسئولیت ها روی دوش او است و سعی می نماید بهتر کار کند. چون عواقب هر اتفاقی روی دوش او است. یکی از مسائل این بود که وقتی پول ویلموتس جور شد، انتقال پول دچار مشکل شد. الان من شنیده ام که قسمتی از پول ایران در فیفاست و اگر پرداخت شود، مسائل ما حل می شود.
پیروزیت در اروپا کار سختی است. چند وقت قبل با بازیکنی صحبت می کردم و به او گفتم وقتی به اروپا می روی نباید 100 باشی، بلکه باید 130 باشی تا تو را بازی دهند. اگر 110 هم شوی، 100 خودشان را بازی می دهند. به این خاطر رقابت در خارج از کشور سخت است.
اعتقاد دارم کار در تیم ملی یک قرارداد قلبی است. کار در باشگاهی قرارداد کاری است. یعنی در ازای کاری که می کنید باید بهترین تعهد را داشته باشید اما در تیم ملی معنوی است؛ به خصوص برای کسی که از همان کشور است. ما ایرانی هستیم و شرایط را می دانیم اما برای کسی که خارجی است و شرایط را نمی داند، فرق دارد. برانکو و کی روش هم شاید در ابتدا مسائلی داشتند اما بعدا عادت کردند.
- ایرانی شدن اسکوچیچ حل شده است؟
من مسائل اقتصادی او را نمی دانم اما چون سال ها در ایران بوده، فرهنگ ما و فوتبال ایران را می شناسد.
- در اواخر دوران کی روش، بازیکنان با حضور در آموزشگاه ملی فوتبال، بعد از هر بازی ریکاوری می کردند یا بازیکنان مصدوم با کادر پزشکی تیم ملی مراحل درمان را طی می کردند. چنین رویه ای در تیم اسکوچیچ وجود دارد؟
الان این سیاست خوب است؟ هر مربی برای خود اعتقاداتی دارد. شاید این اقدام کی روش در آن مقطع نقدهای داشت. الان می خواهید این موضوع را به عنوان یک چیز خوب به من بفروشید. آن زمان از این موضوع انتقاد می کردید و بعد از چند وقت به عنوان یک چیز جالب می گویید. به نظرم یک بازیکن سرمایه یک باشگاه است. همانطور که تیم ملی ناراحت است که این بازیکن را در چند ملاقات نخواهد داشت، برای باشگاهی که میلیاردی پول می دهد، مهم است که هفته به هفته از بازیکنش استفاده کند. به نظرم فیفا دی متعلق به تیم ملی و خارج از آن متعلق به باشگاه است. اگر بازیکنی در باشگاهش بازدهی خوب داشته باشد، در تیم ملی هم مفید خواهد بود. اگر لیگ را تعطیل و بازیکن را از باشگاه جدا کنیم و خارج از فیفا دی هم بازی محبت آمیز نداشته باشیم، تیم ملی از فرم خوب خود جدا می شود.
به نظرم بازیکن باید در خدمت باشگاه باشد ولی مدام شرایط بازیکنان را آنالیز می کنیم. کادر پزشکی آخرین شرایط جسمانی بازیکنان را کنترل می نمایند. مثلا کنعانی زادگان در دوران مصدومیتش در برخی روزها به مرکز تیم های ملی می آید و با پزشکان کار می نماید و استخر را مورد استفاده قرار می دهد و فیزیوتراپی می نماید و به باشگاهش می رود. از طرفی الان شرایط هم تعیین نیست. به ما می گویند خرداد بازی دارید اما شاید موج کرونای وحشتناک تری بیاید و همه چیز را به هم بریزد. ما برای فروردین برنامه ریخته بودیم اما الان می گویند باید در خرداد بازی کنیم. پارسال همین اتفاقات رخ داد و بازی ها چند بار عقب افتاد. برنامه ریزی کردن در شرایط کرونا راحت نیست. ما با بازیکنان ارتباط داریم و اگر بازیکنی مصدوم شود، با کادر پزشکی و مربیان در تماس است. مثلا آقای محرمی که الان مصدوم شده، با مربیان و پزشکان در ارتباط است اما به ساختمان پک نمی آید.
- همواره قائل به این هستید که خارج از فیفا دی برای باشگاه است یا احساس می کنید تیم ملی احتیاج دارد خارج از فیفا دی برنامه بگذارد؟
الان شرایطی وجود دارد که باید دو ماه، دو ماه تصمیم بگیریم. کرونا بارها برنامه ما را به هم ریخت. اعتقاد دارم از دل لیگ خوب و منظم بازیکنان خوبی بیرون می آید. بازی کردن و حضور بازیکن در شرایط بازی یک حسن است. نمی گوییم گذشته درست یا غلط بود. کی روش مربی عظیمی بود و قطعا تفکراتی داشته اما برخی مواقع قبل از بازی ملی پنج روز وقت داریم. بازیکن یک روز را بازی و یک روز هم سفر نموده و به محض حضور در تیم ملی ریکاوری می نماید و روز قبل از مسابقه هم نمی توان فشار سنگینی آورد. در دو روز باید تمام تفکرات را به تیم بدهید. مردم انتظار دارند تیم هماهنگ شود اما احتیاج به زمان بیشتری است. اگر لیگ منظم باشد، بهترین فاکتور است. شاید بین مسابقات لیگ زمان استراحتی باشد و می توان اردویی گذاشت. بازیکنان هم باید با فلسفه تیم ملی آشنا شوند. به این خاطر نه می توان گفت که نباید بین بازی ها اردوی ملی گذاشت و نه می توان لیگ را تعطیل کرد. بهتر است یک برنامه سه، چهار ساله ریخته شود و از قبل معلوم شود می خواهیم خارج از فیفا دی برنامه بگذاریم و اگر می گذاریم در مرحله استراحت و آماده سازی باشگاه ها نباشیم. می توان خارج از فیفا دی برنامه هم گذاشت.
- برنامه جدید تیم ملی بعد از لغو مسابقات انتخابی جام جهانی چیست؟
اسکوچیچ، کادر فنی، کادر پزشکی و خراطی جلساتی داشتند و صحبت هایی بود که اسکوچیچ برنامه تیم را اعلام کند. ما الان منتظریم که میزبان مسابقات انختابی جام جهانی تعیین شود. قطعا فدراسیون باید کوشش کند ما میزبان شویم. برنامه آینده ما بستگی به این دارد که تیمی حاضر است به ایران بیاید یا بازی محبت آمیز بگذارد؟ شرایط کشور ما قرمز است. اگر بازی محبت آمیز ای داشته باشیم یا اگر بازی نداشته باشیم، برنامه هم فرق دارد.اعتقاد دارم کار در تیم ملی یک قرارداد قلبی است. کار در باشگاهی قرارداد کاری است. یعنی در ازای کاری که می کنید باید بهترین تعهد را داشته باشید اما در تیم ملی معنوی است؛ به خصوص برای کسی که از همان کشور است.
- شما اشاره کردید که با تیم ملی به طور قلبی کار می کنید. چه رویایی را با این تیم متصور هستید؟ فکر می کنید بعد از چهار سال به کجا برسیم؟
من یا اسکوچیچ؟ فلسفه و خط حرکتی یک تیم را سرمربی تعیین می نماید. سوال شما را باید اسکوچیچ جواب دهد که چهار سال دیگر چه اتفاقی می افتد. روزی که به فدراسیون فوتبال آمدم، می گفتند تا جام ملت های آسیا 2023 قرارداد ببندم اما من گفتم تا دور دوم انتخابی جام جهانی قرارداد ببندیم. اگر بعد از این دور هر دو طرف راضی بودند، ادامه می دهیم. اگر ناراضی بودند احتیاجی نیست طولانی ببندیم. همانطور که گفتم شرایط در تیم ملی با باشگاه فرق دارد. مربیان قرارداد خود را در باشگاه ها به این علت طولانی می بندند که اگر اخراج هم شدند غرامت بگیرند اما من درباره تیم ملی اینطور فکر نمی کردم. برنامه من برای این تیم یک سال بود اما به خاطر کرونا دو سال شده است. به این دلیل نمی توانم بگویم برنامه و فکر فوتبال ایران چیست. شاید در این شرایط نمی توانیم بگوییم. الان همه چیز به صعود از این مرحله بستگی دارد. می توان برای تیم های مختلف برنامه ریخت اما در مقطعی هستیم که فعلا تمرکز ما باید به بازی های تیم ملی باشد و بعد می توانیم اهداف کوتاه مدت و بلند مدت را در اردوها و بازی های محبت آمیز دنبال کنیم. همه چیز به انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال بستگی دارد که زود شرایط تیم ملی و فدراسیون فوتبال تعیین شود و بعد از آن به مرحله بعد انتخابی جام جهانی صعود کنیم.
- در هر دوره یکی از دعواها در تیم ملی دریافت امکانات بود. آیا امکانات مورد احتیاج در این دوره فراهم شده است؟
این چند وقت غیر عادی ترین شرایط فوتبال ایران بود. اولا رئیس فداسیون نداشتیم و از سمتی هم کرونا شیوع پیدا کرد. اگر پارسال به مرحله بعد جام جهانی صعود نموده بودیم، سرمربی هم خواسته خود را می گفت که مثلا در ترکیه اردوی تدارکاتی می خواهد اما الان روزمره شدیم. الان برای اردویی در فروردین برنامه ریزی نموده بودیم که به هم خورد. طبیعتا تقاضای کادر فنی بهترین امکانات، هواپیمای خصوصی برای رفت و برگشت، هتل خوب، بازی محبت آمیز عظیم، نرم افزارهای آنالیز کردن و خیلی چیزهای دیگر است. همواره مربیان بهترین را می خواهند. امیدوارم رئیس فدراسیون جدید بتواند این امکانات را به بهترین شکل فراهم کند.
- به عنوان مربی تیم ملی در مجمع انتخاباتی حضور خواهید داشت. علی کریمی و مهدی مهدوی کیا، دو تن از دوستان و همبازی های سابق شما هم می خواهند وارد عرصه مدیریت شوند. اولویت های شما برای رای دادن به نامزد موردنظرتان چیست؟
اولین اولویت رئیس فدراسیون فراهم کردن تمام امکانات برای صعود تیم ملی به دور بعد است. این اولین کاری است که باید انجام شود. باید برای ورود نیروهای جوان به عرصه مدیریت و استفاده از آن ها برنامه ریزی شود. مشکل ما این است که هنوز از دادگان و صفایی فراهانی حرف می زنیم. در این چند سال در ساختن مدیران فوتبالی مشکل داشتم. همه چیز از باشگاه آغاز می شود. نمی خواهم از باشگاه ایراد بگیرم اما وقتی برای باشگاه ها هم مدیر انتخاب می کنیم معمولا فوتبالی نیستند. تا می آیند جا بیفتند، زمان را از دست می دهند. نمونه این مسائل را بارها در فدراسیون فوتبال آلمان که مهد فوتبال جهانست، مشاهده کردیم که همواره فوتبالیست ها مدیر نبودند. مثلا آقای مایر چهار پنج فوتبالی را می آورد نه اینکه دوستانش را بیاورد که وضع فوتبال بدتر شود. یکی از مهم ترین کارها درآمدزایی است. کار بسیار سختی است و تمام مسائل فوتبال و حتی کل کشور مشکل درآمدزایی دارند.
- صحبتی با مهدوی کیا یا کریمی درباره انتخابات داشته اید؟
ما با آقای مهدوی کیا به علت حضور در هامبورگ صحبت می کنیم. درباره این موضوع کم صحبت کردیم اما کریمی و مهدوی کیا سرمایه فوتبال کشورمان هستند. از علی دایی و تمام عظیمان فوتبال کشور نه فقط برای انتخابات بلکه برای برای عرصه های مدیریتی و مربیگری باید استفاده شود. کسانی که از جنس فوتبال و سالم باشند، نمی خواهند از این فوتبال بنمایند و معروف شوند بلکه می خواهند یک چیزی هم اضافه نمایند چون آبروی خود را می آورند. حضور افراد فوتبالی، سالم و متعهد در هر پستی به فوتبال ما یاری می نماید.
ما در جام جهانی 2006 یکی از بهترین نسل های ایران از حیث بازیکن بودیم اما از نظر تیمی بهترین تیم ایران نبودیم اما در 2014 مقابل آرژانتین از نظر تیمی یکی از بهترین تیم های ایران بودیم. البته بازیکنان خوبی در آن تیم بودند- تعامل اسکوچیچ با مربیان لیگ رجحان چگونه است؟
سیاست اسکوچیچ تعامل با مربیان مختلف است. شاید او چون در ایران مربیگری نموده فوتبال ما را خیلی خوب می شناسد. در روزها و ماه های گذشته بسیاری از مربیان به کمپ تیم های ملی آمده اند و باز هم می آیند. اسکوچیچ گفته در مجموعه به روی همه باز است و با روی باز ملاقات با مربیان را قبول می نماید. او نظر مربیان را درباره لیگ ایران، کیفیت و فرایند پیشرفت بازیکنان می پرسد. شاید مربیان و کارشناسان بازیکنانی را ببینند که بتوانند معرفی نمایند. تا حالا ارتباط خوبی وجود داشته و ان شاء الله از این به بعد هم بهتر شود. تیم ملی جای زحمت تمام مربیان ایران است. مربیان تیم ملی باید از زحمات مربیان باشگاهی و پایه به نحو احسن استفاده نمایند. همه در پیروزیت تیم سهیم هستند. هر کس به تیم ملی یاری کند به کشورش یاری نموده امیدوارم این ارتباطها بهتر و بیشتر شود.
- به نظر می آید که اسکوچیچ کوشش می نماید جو همدلانه و صمیمی تری را فراهم نمایند. شما تنها مربی ایرانی تیم ملی هستید و شاید بازیکنان مسائل و موضوعات مختلف را با شما در میان بگذارند. رابطه شما در اردوها با بازیکنان چطور است؟
مزیت اسکوچیچ این است که در فوتبال ما بوده است. یکسری از ملی پوش ها هم بازیکنان سابق او بوده اند. حتی با مربیان هم در تماس بوده است. می تواند با بازیکنان ایرانی خوب ارتباط برقرار کند. او فرهنگ، شخصیت و اخلاق بازیکن ایرانی را می شناسد. من هم در کنار اسکوچیچ هستم و با بازیکنان تماس می گیرم و شرایط شان را جویا می شوم. تیم ملی با باشگاه فرق دارد. شما در باشگاه هر روز همدیگر را می بییند اما بعد از بازی با بوسنی، فقط به صورت تلفنی با ملی پوشان در تماس هستیم. وقتی بازیکنان به تیم ملی می آیند، به عنوان یک ایرانی اگر مشکل یا کاری باشد، حل می کنم یا به درستی به اسکوچیچ منتقل می کنم. من با بازیکنان ارتباط دارم و ارتباطم هم خوب است. خود اسکوچیچ هم با می پوشان در تماس است.
چون بازیکنی صرفا در خارج از کشور بازی می نماید، لزومی ندارد به تیم ملی دعوت شود.
- نسل جدید بازیکنان تیم ملی با بازیکنان دوران شما چقدر تفاوت دارد؟
هر نسلی با نسل قبل تفاوت دارد. امکاناتی که الان استفاده می کنید شامل کامپیوتر، تلفن و ... است که با 10 سال قبل فرق دارد. الان مدرن تر شدن است.
- از سرگرمی ها و حتی برخورد بازیکنان با مسائل مختلف متعجب نشده اید؟
من با تیم 17 سال هامبورگ کار کردم و در تیم پایه بودم. نسل با نسل فرق دارد. به این خاطر نمی توان گفت کدام نسل خوب است. هر نسلی یک خواسته هایی دارد و نوع فکر و دیدگاهش فرق دارد. باید بتوانید قبول کنید و به آن احترام بگذارید و در جهت منافع تیم بهره ببرید. نمی توان گفت بازیکن در فضای مجازی نباشد. می توان قوانینی گذاشت که شرایط تیم، باشگاه و تیم ملی حفظ شود و در کنارش هم بازیکن راحت باشد. به این خاطر تغییرات شده و باید به تغییرات هر نسل احترام گذاشت. باید درک و حس کنید و خودتان را جای آن ها بگذارید و تصمیمات را از دید بازیکن هم بگیرید. نمی توان گفت چون من در دوران بازیگری موزیک گوش نمی دادم شما هم گوش ندهید. یک بازیکن با موزیک به آرامش و آمادگی می رسد و یکی دیگر اینطور نیست. تفاوت نسل همواره وجود داشته است.
- سال ها در آلمان که به کشوری با برنامه و انضباط شناخته می شود حضور داشتید و شما را هم به نظم می شناسند. چه اقداماتی انجام می شود که نظم و دیسیپلین در تیم ملی حاکم شود؟
طبیعتا فکر می کنم یک مقدار در دوره ویلموتس بی نظمی وجود داشت و در داخل و خارج زمین می شد آن را دید اما یک چیز را نباید فراموش کنید که در تیم هایی که یک مربی به مدت طولانی مربیگری نموده و نتیجه هم گرفته، بعد از رفتنش زلزله رخ می دهد. در منچستر و آرسنال هم این موضوع مشهود است. وقتی برانکو از تیم ملی رفت هم این اتفاق رخ داد. این موضوع به خاطر سیستم و سبک هر مربی است. بازیکن بعد از اینکه سال ها به یک نوع رفتار عادت می نماید، با ورود مربی جدید باید به شرایط جدید عادت کند. مسئله ای که داشتیم این بود که اگر ویلموتس بیشتر در ایران وقت می گذاشت، مسائل حل می شد.
با حضور اسکوچیچ، دو اردوی اخیر تیم ملی منظم بود. او چندین بار هم به بازیکنان گفت که موقع خنده، کار و نظم تعیین است. بازیکنان هم بسیار منظم بودند. فرق باشگاه با تیم ملی یک چیز است. اگر بازیکن در باشگاه بی نظمی کند، به علت قراردادش باید بماند اما اگر در تیم ملی بی نظمی نماید و بازیکن سالاری وجود داشته باشد، جایگزین وجود دارد. بازیکن نمی تواند بگوید من به تیم ملی نمی آیم چون نفر جایگزین وجود دارد. بازیکن در اینستاگرام نمی تواند بگوید من تاکتیک تیم ملی را قبول ندارم. شاید در باشگاه بگوید و چند هفته جریمه شود اما چون قرارداد دارد مجددا به ترکیب بازمی شود. یک مقدار خود بازیکنان بیشتر مراقب هستند. ما لژیونرهایی داریم که در باشگاه های خارجی قانون های حرفه ای دارند و در ایران هم نسبت به گذشته خیلی بازیکنان منظم تر شده اند. به تغذیه هم اهمیت می دهند. اگر مسائل حاشیه ای هم در تیم ها وجود دارد، به مدیریت برمی شود. وقتی مدیر ما حاشیه دارد و مرتب در روزنامه و فضای مجازی است، پس نمی توان حاشیه ها را جمع کرد.
بازیکنان ما از زمان کی روش و ویلموتس مانده اند و تیم ملی احتیاج به پوست اندازی دارد. باید به جای بازیکنان فعلی، جایگزین هایی پیدا کنیم.
- اینطور احساس می شود گه اگر بازیکنی در باشگاه خود خیلی مداوم بازی نکند دعوت نمی شود. در گذشته بازیکنانی بودند که در هیچ تیمی نبودند اما شاید مربی پتانسیلی در او دیده بود که او را به تیم ملی دعوت می کرد. در این دوره احساس می شود اولویت با کسی است که در باشگاه بازی کند.
درباره گذشته صحبتی ندارم. همه مربیان برای ایران زحمت کشیده اند. از حشمت مهاجرانی تا برانکو و کی روش برای تیم ملی زحمت کشیده اند. هر مربی برای خود فلسفه دارد. نمی توانید بگویید یورگن کلوپ خوب و مورینیو بد است. هر کدام یک راه و روش دارد اما هر دو پیروز هستند. کلوپ دوستی می آورد، مورینیو دیسیپلین. شرایط گذشته را نمی دانم اما معمولا بازیکنانی به تیم ملی دعوت می شوند که بازدهی دارند.
- منظور ما این است که برخی بازیکنان در تیم های عظیمی هستند اما با وجود کوشش زیاد نیمکت نشین هستند و شاید نتوانند بازی نمایند. تکلیف این بازیکنان چیست؟
من این شرایط را در زمان برانکو داشتم. زمانی که در بایرن مونیخ بودم بازی نمی کردم. دفاع پشت سر من سامی کوفور و لوسیو بودند. اگر این بازیکنان پشت سرم نبودند، باید با توماس لینکه بازی می کردم. هر روز با منتخب بهترین بازیکنان تمرین می کردم. اولویور کان دروازه بان ما بود. برخی مواقع سطح تمرین بالاست اما کم بازی می کنید. بهترین دوران من زمانی بود که در بایرن مونیخ بودم. زمانی که در مقابل اردن، قطر و ژاپن بازی می کردم کسی نمی فهمید که در مسابقات بازی نمی کنم. امکان دارد بازیکنی به پورتو یا منچستر یونایتد برود و به خاطر شرایط رقابتی بسیار بالا، کمتر بازی کند. اسکوچیچ اولویت هایی برای خودش دارد. امیدوارم خودش درباره فلسفه کاری خود صحبت کند. در این دو اردو بازیکنان مختلفی دعوت شده اند که بیشتر در تیم های خود بازی می نمایند. در دور اول سعید عزت اللهی نبود اما چون در تیمش بازی می کرد، مقابل بوسنی دعوت شد.
- مهدی طارمی یکی از لژیونرهای فوتبال ایران است که خیلی خوب کار نموده و همه درباره اون صحبت می نمایند. نظرتان درباره لژیونرهایی مانند طارمی و آزمون چیست؟
اولا وقتی می شنوم آزمون و طارمی خارج از ایران آقای گل می شوند و اسم ایران می آید، شادمان می شوم. پیروزیت در اروپا کار سختی است. چند وقت قبل با بازیکنی صحبت می کردم و به او گفتم وقتی به اروپا می روی نباید 100 باشی، بلکه باید 130 باشی تا تو را بازی دهند. اگر 110 هم شوی، 100 خودشان را بازی می دهند. به این خاطر رقابت در خارج از کشور سخت است. هر بازیکن ایرانی در خارج از کشور باشد، افتخاری برای فوتبال ماست. وقتی دایی به چلسی گل می زد همه شادمان می شدند. بعدها مهدی مهدوی کیا این کار را کرد. مهدی طارمی اوایل خیلی کم بازی می کرد اما با صبر و حوصله ادامه داد و پنالتی گرفت، گل زد و خودش را به تیم تحمیل کرد. الان هم به بهترین شکل بازی می نماید و قطعا امیدوارم فرایند را ادامه دهد و به تیم های عظیمتر برود. البته پورتو هم عظیم است.
ای کاش طارمی در 19 سالگی به اروپا می رفت. البته کارش قابل تقدیر است که از قطر به یک تیم کوچک در پرتغال رفت و آقای گل شد و حالا در پورتو گل می زند و جهش او در یک سال و نیم گذشته عالی بوده است.
- کادر فنی تیم ملی با بازیکنان لژیونر در تعامل است. مثلا در اردوهای قبل به طارمی، بیرانوند و ... استراحت داده شد تا صندلی ثابتی را در تیم های خود پیدا نمایند.
در این موضوع اسکوچیچ مستقیما خودش تصمیم می گیرد. به گذشته هم برویم برخی از زمان ها بود که خود من برای بازی مثلا با افغانستان تماس می گرفتم و به برانکو می گفتم شرایط رقابت سخت است. اگر یکی، دو هفته نباشید جایتان را می دریافتد. نه اینکه شما بد باشید بلکه نفر جایگزین خوب بود. برخی مواقع ضروری است شرایط بازیکن حفظ شود. وقتی بازیکن در باشگاه باشد و خوب کار کند به تیم ملی هم منفعت می رسد و نتیجه می گیرد.
منبع: خبرگزاری ایسنا