کلانشهری که مدیر ندارد
به گزارش وبلاگ عصر نو، تهران شاید تنها کلانشهری در دنیاست که بتوان گفت مدیر ندارد. اشتباه نکنید تهران شهردار دارد، فرماندار دارد، بخش های خدماتی آن هر کدام برای خود رییسی دارند اما تهران یک مدیر واحد ندارد.

البته از نظر مردم تهران مدیر دارد، آنها یک مدیر برای تهران می شناسند و از او انتظارهای فراوانی دارند، آنها از مدیریت انتظار دارند که کوچک ترین زباله ای در تهران روی زمین نماند و حداکثر 10 دقیقه بعد از گذاشتن کیسه در سطل زباله توسط خودروهای زباله بر به جایی برده گردد که خیلی دور است و در اطراف شما دیگر نیست. مردم اگر در خیابان متکدی دیدند آن را از چشم مدیر شهر می بینند یا اگر معتادی در گوشه ای ببینند معتقدند، مدیر شهر کار خود را به خوبی انجام نداده است.
در تهران شهروندانی هستند که درک شان از مدیریت شهری دقیقا مدیریتی تمام عیار برای تهران است این نگاه شاید از منظر مدیریتی درست باشد. چرا که هر مجموعه ای حتما یک مدیر اصلی دارد که تصمیم گیر همه امور است و طبعا مسئولیت همه اتفاقات هم متوجه اوست اگر فرض کنیم شهر تهران یک مجموعه بزرگ با مسائل و مسائل است، باید به آن همین نگاه را داشته باشیم اما آیا شهر تهران یک مدیر متمرکز دارد؟
بهتر است به شکل دیگری به موضوع نگاه کنیم. تهران هم اکنون شهری است که با مسائل بزرگ و کهنه ای مثل ترافیک و آلودگی هوا روبرو است. به همین دو معضل اصلی که بپردازیم می توان دریافت، عوامل پدید آورنده این مشکل در جاهایی به جز شهرداری اتفاق می افتد. حجم بالای خودروهای پلاک شده در تهران و یا آنها که در شهرستان پلاک شده اند و به تهران آمده اند عامل اصلی ترافیک هستند و یا شکلگیری محلاتی با جمعیت بسیار بالا در بعضی نقاط تهران که توسط نهادهایی دیگر شکل گرفته و در نهایت مراکز اداری و شغلی تهران هم توسط دیگرانی در مناطقی از تهران فعال شده اند اما با این حال اگر در خیابان و بزرگراهی ترافیک بزرگی ایجاد می گردد انگشت اتهام به سوی شهردار نشانه می رود. حال اگر شهردار در این زمینه باید جوابگوی شهروندان باشد چرا نباید اختیار تام هم داشته باشد؟ چرا شهردار نباید معین کند که در کدام نقطه از تهران فلان نهاد و اداره می تواند شهرکی برای کارکنانش بسازد یا نه؟ یا شهردار باید بتواند فلان اداره و فلان مجموعه را برای کنترل ترافیک از تجمع اداراتش در یک نقطه تهران پرهیز دهد؟ اگر آلودگی هوای تهران را به گردن شهردار می اندازیم، چرا قبول نکنیم شهردار تصمیمگیر اصلی تمام عواملی باشد که در شهر تهران آلودگی ایجاد می نمایند؟
اگر شهروندان، مقصر مسائل شهر را شهردار می دانند درست فکر می نمایند آنها منطقا برای اداره شهر تهران تنها یک مدیر می شناسند و آن شهردار است و از او توقع دارند اما قوانین می گوید تهران یک مدیر ندارد. شهر تهران مجموعه ای بزرگ و وسیع است که مدیریت بخشی بر آن حاکم است و هر مسئله ای که در شهر به وجود می آید هم مقصران گوناگونی دارد و هم مسئولیت حل آن به نهادهای متعددی واگذار شده است.
این نوع اداره شهری مانند تهران که جزو بزرگترین و پر جمعیت ترین شهرهای دنیا است تجربه موفقی نیست و بعضی حوادث اخیر در تهران هم بیانگر این واقعیت است که تهران باید به صورت متمرکز اداره گردد.
بین شهروندان مثلی هست که می گوید وقتی شهرداری یک خیابان را آسفالت می نماید فردای آن روز فلان اداره خدماتی که قرار است در آنجا لوله یا کابلی جاگذاری کند تصمیم به کندن آن خیابان می گیرد حال اگر واقعا هم این اتفاق رخ ندهد، نشانگر این نگاه است که آشفتگی در شهر حاکم است. چرا شهر تهران که کلانشهری با مسائل عدیده است یک متولی واحد ندارد؟ نگاهی به اداره سایر کلانشهرها در دیگر کشورها نشان می دهد که آنها با درک این مساله برای شهرشان یک مدیر تمام عیار دارند و این شهرداری است که برای آب و برق و سایر خدماتی که به شهروندان داده می گردد تصمیم می گیرد بر همین مبنا می بینیم که شهرداران در کلانشهرها قیمت آب و برق و سایر خدمات را نیز خودشان معین می نمایند و البته در قبال همه این اختیارات باید جوابگو باشند.
حادثه تاسف آور اخیر یعنی انفجار در کلینیک سینا اطهر باز هم این مساله را به میان کشاند که تهران باید دارای یک مدیریت متمرکز و قدرتمند باشد. در حادثه کلینیک سینا اطهر شهرداری بیان نمود که به این کلینیک اخطار داده بود چراکه این ساختمان، مجوزهای لازم برای یک کلینیک را ندارد اما از آنجا که این کلینیک از سایر نهادها مجوزهای لازم را اخذ نموده بود، می توانست فعالیت کند و در نهایت که این فعالیت چه خسارت هایی را به بار آورد.یا حاشیه هایی که درباره وجود مخازن بزرگ سوخت و مواد آتش زا در بعضی مناطق تهران به وجود آمد هم نشان داد که مسئله ای در شهر وجود دارد و همه از آن احساس خطر می نمایند اما شهرداری در آن نقش و سهمی ندارد. آن مخازن سوخت توسط نهادهای دیگری به جز شهرداری نصب شده اند اما اگر خدای ننموده اتفاقی در آن مخازن بیفتد همه آن را از چشم شهردار و مدیریت شهری می بینند .
حوادثی مثل انفجار در کلینیک سینا اطهر و حوادث مشابه درس های بزرگی در کنار آسیب ها و خسارات وارده دارد که باید از آنها درس بگیریم وگرنه خدای نانموده باز هم با مسائل و مسائلی در آینده روبرو خواهیم بود که در برازنده نظام جمهوری اسلامی و جامعه متمدن ایران نیست.
منبع: خبرگزاری آریا