لیبرالیسم فرهنگی تنها با یک لفظ زیبا، کودک همسری یا ازدواج به هنگام!

به گزارش وبلاگ عصر نو، دین اسلام برخلاف ادیان دیگر، بدون هیچ حساسیت و امتناعی، افراد را به ازدواج دعوت می نماید؛ اما بعضی با تصویب قوانینی، قصد بالا بردن سن مناسب ازدواج و یا تجرد قطعی را خواهانند.

لیبرالیسم فرهنگی تنها با یک لفظ زیبا، کودک همسری یا ازدواج به هنگام!

به گزارش خبرنگار اجتماعی وبلاگ عصر نو، نرگس عبدالله، دین اسلام برخلاف ادیان دیگر، بدون هیچ حساسیت و امتناعی، افراد را به ازدواج دعوت می نماید؛ اما برخی با تصویب قوانینی، قصد بالا بردن سن مناسب ازدواج و یا تجرد قطعی را خواهانند.

تصویب لایحه مقابله با کودک همسری، اگر چه در لفظ زیباست و افراد کم اطلاع را با خود دنبال می نماید، اما مصداقی از لیبرالیسم فرهنگی است که چیزی جز ضرر و زیان خصوصا برای روستاییان و عشایر به دنبال ندارد.

دین اسلام به دور از هرگونه رهبانیت، ازدواج را یکی از مقوله های مهم دوران جوانی به شمار آورده است.

انسان، رسیدن به آرامش روان، آسایش خاطر، پیمودن طریق رشد و بقای نسل را با اتخاذ شریک در زندگی دنبال می نماید. اگرچه ازدواج یکی از اصلی ترین مراحل زندگی هر فرد به شمار می آید که آینده و جهت کمال او را رقم می زند، اما متاسفانه با بروز برخی مسائل و چالش ها در عرصه های گوناگون نوجوانان و جوانان، به تاخیر در ازدواج ترغیب می شوند.

این تاخیر علاوه بر افزایش آسیب های اجتماعی و مسائل روحی و روانی، ساختار بنیان خانواده و جامعه را دچار مشکل می نماید.

افزایش سن ازدواج به مرور زمان تجرد قطعی را به دنبال دارد. این تجرد گاهی ناخواسته و تحمیلی، برگرفته از شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و یا به صورت خود خواسته و اختیاری می باشد.

سن ازدواج در هر جامعه ای بر حسب شرایط محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن جامعه تغییر می نماید. کارشناسان عوامل بسیاری را برای افزایش سن ازدواج مطرح می نمایند که 3 عامل در آن بیشترین تاثیر را دارند:

آسیب های اجتماعی برهم زننده خانواده

اگرچه انسان ها در اجتماع قادر به زندگی هستند و زندگی شان به صورت گروهی معنا پیدا می نماید، اما اگر در چگونگی حضور در اجتماع توجه نشود، مسائلی را به همراه می آورد.

الف) آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد، طلاق، ارتباط نادرست همسران و مانند آنها، نه تنها موجب از هم پاشیدن خانواده می شود، بلکه در ذهن جوانان تاثیرات منفی خود را می گذارد. به همین علت جوانان برای پیشگیری از این آسیب ها و برهم نخوردن آزادی هایشان دیگر تن به ازدواج نمی دهند.

ب) طولانی شدن مدت تحصیلات دانشگاهی و افزایش تعداد دختران نسبت به پسران در دانشگاه ها از آسیب هایی است که سن ازدواج را تحت تاثیر قرار می دهد. چرا که بیشتر افراد تا انتها دوره تحصیلی قصد ازدواج نداشته و به دلیل مسائل اقتصادی، درگیر شغل و سربازی می شوند. همچنین بیشتر دخترانی که تحصیلات تکمیلی دارند دیگر حاضر به ازدواج با افرادی که سطح علمی پایین تری دارند، نمی شوند.

ج) با مهاجرت پسران روستایی برای کسب و کار بهتر به شهرها، تعداد دختران آماده برای ازدواج روز به روز افزایش می یابد. از آنجایی که پسران شهری تمایل کمتری به وصلت با دختران روستایی دارند، شانس آن ها بیشتر کاهش می یابد.

د) افزایش سن حداقلی ازدواج به وسیله تصویب قانون

دختران شاغل از ازدواج فراری اند

یکی از عمده ترین دلایل تاخیر در ازدواج، خصوصا برای پسران، عدم برخورداری از شغل، مسکن و ضروریات زندگی و نگرانی برای تامین آن است. البته این نگرانی از طرف دختران برای تامین هزینه جهیزیه نیز می باشد.

بیشتر دخترانی که دارای شغل هستند، رغبت کمتری به ازدواج دارد؛ چرا که:

الف) برخی از دختران با اشتغال و افزایش توان اقتصادی، تمایل چندانی به ازدواج ندارند، زیرا علاوه بر استقلال اقتصادی، رضایت شخصی بیشتری در مقایسه با ازدواج برای خود احساس می نمایند و اهداف شغلی را در اولویت بیشتر قرار می دهند.

ب) داشتن شغل علاوه بر منبع اقتصادی، سرگرمی خوب و مناسبی برای برخی از دختران می باشد. گاهی ترس از دست دادن آن باعث عدم ازدواج آن ها می شود.

ج) دختری که شاغل است معمولا خواستگار های بیشتری دارد، به همین علت از تاخیر درآن هیچ واهمه ای ندارد.

نفوذ فرهنگی سن ازدواج را بالا برد

اگرچه کشور ما از لحاظ فرهنگ غنی می باشد، اما نفوذ فرهنگ غربی باعث کم رنگ شدن فرهنگ ناب ایرانی اسلامی می شود.

الف) متروک شدن ارزش های معنوی و جایگزینی ارزش های مادی باعث شده تا جوانان به جای معنویت و فضائل انسانی به دنبال کسب مال و ثروت بیشتر در ازدواج باشند و از هدف اصلی ازدواج که تکمیل است غافل بمانند.

ب) از مهم ترین انگیزه های ازدواج احتیاج و علاقه انسان به جنس مخالف است، اگر جامعه به اعضای خود اجازه دهد بدون ازدواج و تقبل مسئولیت های آن، افراد به دنبال شریک جنسی باشد، بیشترا از ازدواج امتناع نموده و با هزینه ای کمتر سعی بر برطرف احتیاج های خود دارند.

این فرهنگ، که برگرفته از فرهنگ آزادی جنسی غرب می باشد، با پیاده سازی این الگو قصد نابودی خانواده را دارد.

ج) برخی جوانان به علت ناپختگی و جوانی به دنبال زندگی هستند که هیچ ارتباطی با اوضاع فعلی آن ها ندارد. آن ها به قدری آرمانی فکر می نمایند که یا ازدواج نمی نمایند و یا از روی احساسات ازدواج می نمایدد که به شکست منجر می شود.

برای مقابله با این معضلات راه های بسیاری وجود دارد، اما در این گزارش به طور اختصاصی به موضوع کودک همسری و افزایش سن حداقلی ازدواج می پردازیم.

تجرد ناخواسته ارمغان طرح افزایش سن ازدواج

آذر ماه سال 95 طرح افزایش حداقل سن ازدواج توسط فراکسیون زنان، به مجلس ارائه شد. این طرح که تجرد ناخواسته و تحمیلی را برای افرادی به ارمغان آورد، موافقین و مخالفین بسیاری داشت.

مخالفین، این لایحه را منجر به افزایش ازدواج های ثبت نشده و محرومیت دختران از حداقل حقوق خود می دانند.

اما موافقین با اصرار بر اجرای این آن، قصد کاهش ازدواج در سنین پایین و یا به بیانی دیگر، کودک همسری را خواستارند.

موافقین این طرح بنا به کنوانسیون های جهانی و نظر کشور های توسعه یافته، سن قانونی و انتها کودکی را 18 سال می دانند، اما مخالفین با اشاره به روانشناسی جهان که افراد بالای 9 سال را کودک نمی داند، مرز کودکی را با توجه به شرایط زیست بومی و.. برای افراد مختلف، متفاوت می دانند.

در واقع معتقد اند دوران کودکی برای هر فرد با رسیدن به بلوغ فکری، روحی، جسمی و جنسی به انتها می رسد، که به طور میانگین، دختران در سن 5/11 و پسران در سن 5/12 به بلوغ می رسند و غریزه جنسی در آن ها فعال می شود.

در این شرایط ممکن است گزینه دختری ساکن در شهر های عظیم با توجه به مشغولیت هایش، ازدواج نباشد، اما قطعا این انتخاب برای دختری عشایری و روستایی که در سن 12، 13 سال به بلوغ می رسد بنا به شرایط بومی، فرهنگی و عشیره ای متفاوت است، بنابراین نمی توان این قانون را برای همه افراد تعمیم داد.

حق ازدواج تنها راه شرعی و مجاز در برطرف احتیاج و ارتباط با جنس مخالف است، پس اگر بنابه قانون این حق برای افراد زیر 18 سال سلب شود، باید طرح و برنامه ای جایگزین مطرح شود. اما تا کنون هیچ طرحی در این خصوص ارائه نشده و این بی برنامگی معنایی جز ترویج ارتباط های خارج از چارچوب ندارد.

تصویب این قانون عملا موجب ورود به خصوصی ترین انتخاب افراد است، چرا که این انتخاب یکی از مصادیق حریت انسان محسوب می شود، بنابراین تصویب این لایحه بی شباهت به رفتار لیبرالیسم فرهنگی نیست.

گا ها کارشناسان ازدواج های زود هنگام را به اجبار در آن گره می زنند، در صورتی که اجبار دارای تعریفی کمی و کیفی می باشد و عدم تصویب این لایحه تاثیری بر اجبار ندارد، چرا که تا زمان حضور پدر یا قیم که ولایت خاص دارند، قانون با ولایتی عام، حق ورود به قضیه ازداوج را ندارد، و فقط در مواردی خاص اجازه دخالت و تصمیم گیری دارد.

در نتیجه به جای این لایحه می توان به دنبال قانونی بود که اجبار را کاهش دهد.

موافقین این طرح معتقدند با توجه به آمار، عدم بلوغ کامل و برخی مسائل ناشی از اختلاف نظر و... منجر به طلاق می شود. پس برای جلوگیری از این آسیب باید سن حداقلی را افزایش داد.

استنباد مخالفان سن ازدواج به الگوی طلاق

در صورتی که مخالفین با توجه به الگوی طلاق، معتقدند این معقوله بیشتر در 5 تا 6 سال اول ازدواج رخ می دهد واگر افراد در سنین 15 تا 18 سال مزدوج شوند، این آمار باید در سنین 20 تا 25 در اوج خود قرار گیرد، درصورتی که طبق آمار رسمی سن 25 تا 29 سال بشترین تعداد طلاق را به خود اختصاص داده است.

اگر بخواهیم انتخاب را بر عهده جامعه بگذاریم، با نگاهی بر پیمایش دولت در انتخاب سن مناسب برای ازدواج، سنین 15 تا 18 سال، با 48 درصد در بین گروه های سنی دیگر بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است.

برخی ازدواج را مانع ادامه تحصیل نوجوانان می دانند و برای ادعای خود دخترانی را شاهد مثال قرار می دهند که در مناطقی کم بضاعت، با وجود یک مدرسه برای چند روستا، زندگی می نمایند.

این درصورتی است که فقر و عدم امکانات موجب فاصله گیری دختران از درس می شود.

به بیانی دیگر میتوان گفت کمبود امکانات تحصیلی در قبل و بعد از ازدواج منجر به ترک تحصیل می شود و این موضوع ارتباط تنگاتنگی با ازدواج ندارد.

همچنین برای آنالیز پیامد ها و چالش های این طرح، نشستی با حضور سینا کلهر دبیر فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس برگزار گردید.

کلهر خاطر نشان کرد: ما طرحی پیشنهادی جایگزین این طرح، مدنظر داریم که باعنوان چتر حمایتی، سه محور مهم را تحت حمایت قرار می دهد.

بیشتر بخوانید:

امنیت زنان و دختران؛ از دولت سازندگی تا دولت تدبیر و امید!/ ایستگاه انتهای برطرف تبعیض کجاست؟

ایرادات فعلی قانون مشخص حداقل سن ازدواج چیست؟ / مخالفین و موافقین سن ازدواج چه می گویند؟

محور اول اختصاص به جوانانی دارد که در سنین زیر 18 سال ازدواج مینمایند که عموم این افراد در شهرستان ها و مناطق روستایی سکونت دارند.

در این طرح، به جای ممانعت از ازدواج آنها، هیاتی از یک قاضی و معتمد محل یا مسجد برای مشخص سن بلوغ جنسی بچه ها تشکیل می شود و در صورت تشخیص بلوغ ومیزان آمادگی افراد برای ازدواج، در تسهیل این امر کوشش می نمایند.

محور دوم چتر حمایتی، ارائه بسته ای شامل نظام مشاوره و حمایت اقتصادی است.

براین اساس، خانواده هایی که در برخی مناطق به دلیل مسائل اقتصادی فرزندان خود را مجبور به ازدواج می نمایند، می توان مشکل آنان را با حمایت اقتصادی و اعطای وام حل و از اینگونه ازدواج ها پیشگیری کرد. بخش دیگر این بسته حمایتی مشاوره و آموزش مهارت های زندگی پیش از ازدواج است که می تواند در موفقیت ازدواج ها تاثیر به سزایی داشته باشد.

محور سوم این چتر حمایتی نیز فراهم کردن مسائل آموزشی همه جانبه و لازم برای ازدواج است. به طوری که با آموزش مسائل لازم برای ازدواج افراد زیر 18 سال که تمایل به ازدواج دارند، می توان احتمال موفقیت این ازدواج ها را افزایش داد.

با آنالیز کوتاهی در مورد افزایش حداقلی سن ازدواج دریافتیم که این نسخه برای همه مناطق با توجه به آداب و رسوم و فرهنگ متفاوت قابل تجویز نیست.

امید است با آنالیز همه جانبه و ارائه برنامه های تکمیلی، این لایحه مجددا به مجلس ارائه شود، چرا که بدون تغییر چیزی جز تباهی برای نوجوانان و جوانان نخواهد داشت.

منبع: خبرگزاری دانشجو

به "لیبرالیسم فرهنگی تنها با یک لفظ زیبا، کودک همسری یا ازدواج به هنگام!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "لیبرالیسم فرهنگی تنها با یک لفظ زیبا، کودک همسری یا ازدواج به هنگام!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید